Quantcast
Channel: نسیم سحر
Viewing all articles
Browse latest Browse all 23

وهابیت : هرکس غیرمن فکر کند باید کشته شود!

$
0
0

 محمد حسین حمزه
در بخش نخست گفت‌وگو با دکتر اسماعیل عاکفی، استاد حوزه و دانشگاه و پژوهشگر فرقه وهابیت، ضمن ارائه یک سری اطلاعات کلی از وهابیت، به برخی از مبانی فکری و  استدلالی آنها و پاره‌ای از نتایج حاصله آن اشاره کردیم. اینک در ادامه مباحث به شاخصه‌های موجود در منش و تفکرات وهابیت خواهیم پرداخت و مشخص خواهد شد  که چگونه فرقه وهابیت با این شاخصه‌ها تأمین‌کننده منافع استکبار جهانی وصهیو نیسم به لحاظ ایدئولوژی و مادی خواهد بود. اینک متن بخش دوم و پایانی این گفت‌وگو را از نظر می‌گذرانید.
***
* چگونگی تعامل استکبار جهانی با وهابیت و بهره‌مندی لازم از آن را توضیح دهید.
خوب که دقت می‌کنیم می‌بینیم نماز جماعت مسجد الحرام و همچنین پاره‌ای از مناسک حج که تبعا در کشور عربستان به اجراء در می‌آید، بدون کم و کاست در شبکه‌های تلویزیونی وابسته به صهیونیسم جهانی در ساعات مختلف شبانه روز پخش و انعکاس داده می‌شود. یعنی استکبار جهانی با وجود آنکه هیچ نوع و شکلی از اسلام را قبول ندارد، اما سعی می‌کند نوعی از اسلام را به عنوان اسلام صحیح و مورد تأیید و تعامل خود جلوه داده و از این گذر به اهداف مد نظر خود برسد. لذا برای درک صحیح از این موضوع جا دارد به شاخصه‌های موجود در منش و تفکرات وهابیت و خاصیت آن برای استکبار جهانی پرداخت.
* شاخصه‌های موجود در منش و تفکرات وهابیت چیست؟ و چه تناسب و خاصیتی برای استکبار جهانی دارد؟
وهابیت یا مجسِّمه 4 شاخصه کلی دارد که عبارتند از:
تجسم‌گرایی برای خداوند متعال، کاستن از مقامات بزرگان دین، تکفیر مسلمین و سلفی‌گری.
اتفاقا به دلیل داشتن شاخصه نخست به وهابیت اسم دیگری به نام مجسِّمه می‌دهند. مجسَمه چیزی است که ساخته و تجسم شده است. مجسِّمه کسی است که آن را ساخته یا تجسم کرده است.
وهابیت با استناد به ظاهر قرآن و مثلا آیاتی که اظهار می‌دارد: دست خدا بالاتر از دست دیگران است؛ خدا و ملائکه در روز قیامت صف به صف می‌آیند و آیاتی از این دست... ؛ بیان می‌دارد که لابد خدا دست دارد و مکانی دارد که در آن راه می‌رود و ... خوب که دقت کنیم می‌بینیم همین شاخصه‌ها به بیانی دیگر در یهودیت و مسیحیت تحریف شده به دست استکبار جهانی وجود دارد. آنجا که یهودیت تحریف شده قائل به این است که خدای متعال بر روی زمین آمده و با حضرت یعقوب(ع) کشتی گرفته و ضمن مغلوب شدن با قول اینکه او و فرزندانش پیامبر شوند، توانسته از دست حضرت یعقوب(ع) خلاصی یابد. یا فرزند داشتن خدا که هر دو گروه اهل کتاب – البته آنها که تحریف شده اند- به آن قائل شده‌اند.
در واقع استکبار جهانی در صدد کسب آبرو برآمده و همانند بت پرستان صدر اسلام در جهت یافتن یک شریک در تفکرات پوچ خود است که بیان کند این فقط ما نیستیم که به جسمانیت برای خدا قائلیم بلکه مسلمانان هم به عنوان یک دین آسمانی برای خدا جسمانیت قائلند. لذا می‌بینیم که وهابیت در این خصوص به نوعی با سرویس دهی خود، به یهودیت و مسیحیت تحریف شده خدمت کرده و برای آنها کسب آبرو می‌کنند.
استکبار جهانی به این نتیجه رسیده که اگر بخواهد بر دوش جوامع بشری سوار شده و تمامی اهداف خود را به پیش ببرد، مهم‌ترین و مطمئن‌ترین راه، به فساد کشیدن افراد در جوامع گوناگون است و اگر افراد بطور جدی معطل شهوات و انواع گناهان بشوند، دیگر روحیه مطالبه حق را از دست خواهند داد. لذا استکبار بر آن شده تا به ترویج فساد در جوامع مختلف دست بزند و در این راستا زیاد دیده می‌شود که فطرت خداجوی افراد استقامت‌های زیادی نشان می‌دهد، پس استکبار می‌باید گناه را مقدس جلوه داده و از سوی بزرگان ادیان آن را امری سهل و متداول جلوه دهد، لذا در یهودیت و مسیحیت منحرف شده انواع تهمت‌های زشت و زننده و اعمال شنیع را به انبیاء الهی نسبت داده‌اند و برای اینکه باز هم کسب آبرو کنند و بگویند فقط ما نیستیم که به چنین اقوالی قائلیم، از فرقه ضاله وهابیت استفاده کرده و مستند به اقوال و فتاوی مستهجن وهابیت اظهار می‌دارند که در اسلام هم به عنوان یک دین آسمانی پیامبران انواع گناهان را انجام داده‌اند، پس اشکال ندارد که جوانان و کلا سایر انسان‌ها هم به اعمال وقیحانه و گناه آلود دست بزنند. لذا می‌بینیم که وهابیت در این خصوص هم به نوعی با سرویس دهی خود، به یهودیت و مسیحیت تحریف شده خدمت کرده و برای آنها کسب آبرو می‌کند.
وهابیت می‌‌گوید هر کس غیر ما فکر می‌کند، کافر است. در ادامه این تفکر به قرآن کریم استناد می‌کنند که می‌فرماید: «...قَاتِلُواْ الْمُشْرِکِینَ کَآفَّةً...» (توبه ـ 36) «با مشرکان، دسته جمعی پیکار کنید». «...فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْکُفْرِ...» (توبه - 12) «پس با پیشوایان کفر بجنگید». اینکه وهابی‌ها می‌‌گویند اگر تعدادی شیعه را بکشیم، به بهشت می رویم، از همین شاخصه‌شان نشأت گرفته است، لذا اقدام به تکفیر مسلمین می‌کنند. حال اگر تفکر تکفیری‌ها در جامعه اسلامی جا افتاد، یعنی همه مسلمانان این‌طور فکر کنند که هرکس برخلاف فکر من فکر کند، باید او را کشت، شاید حداکثر چند هزار نفر می‌مانند که یک جور هستند. خود اینها هم اگر برخلاف یکدیگر فکر کنند، همدیگر را می‌کشند همچنانکه مدتی قبل عده‌ای از اعضای داعش به جرم کشیدن سیگار محاکمه شدند. در محاکمه اینها، گروهی گفتند اینها باید تنبیه شوند، گروه دیگر گفتند باید کشته شوند، خود این 2 گروه با هم درگیر شدند و همدیگر را کشتند. و بارها و بارها دیده و شنیده ایم که گروه‌های تکفیری با یکدیگر نبرد کرده و اصلا همدیگر را قبول ندارند. پس عملا مسلمانان خودشان ریشه اسلام را قطع می‌کنند و این چیزی نیست جز منافع آمریکا و اسرائیل.
اکنون در قواره‌ای کلان می‌بینیم عربستان و قطر تعهد کرده‌اند که برای براندازی سوریه 250 میلیارد دلار بپردازند. این مبلغ  1250 برابر پولی است که آمریکا برای براندازی نظام جمهوری اسلامی تصویب کرده بود. یعنی 250 میلیارد دلار پول از کشورهای اسلامی خارج شود، صنایع نظامی آمریکا و اسرائیل 250 میلیارد دلار تسلیحات بفروشند، در این میان هم مسلمانان قربانی شوند. از طرفی تازه مسلمانان اروپایی را هم به جنگ در سوریه ترغیب کنند که یا مردم سوریه کشته می‌شوند که به نفع آمریکا و اسرائیل است و یا این تازه مسلمانان اروپایی در قالب گروه‌های تکفیری، که باز به نفع آمریکا و اسرائیل است زیرا مسلمانی که می‌خواست به اروپا برگردد و عده دیگری را مسلمان کند، کشته شده است. پس شاخصه سوم تفکر وهابی هم در خدمت استکبار جهانی است.
اما جا دارد از وهابیت سؤال شود که چرا تا حالا با اسرائیل نجنگیده اید؟ آیا آنها مثل شما فکر می‌کنند؟ پس صهیونیست هستید. وگرنه دلیل دیگری نمی‌تواند داشته باشد.
* آیا سلفی‌گری که شاخصه دیگر وهابیت است، هم می‌تواند در راستای منافع استکبار باشد؟
اتفاقا چهارمین ویژگی وهابیت همین ادعای سلفی گری آنهاست. سلف نقطه مقابل خلف است. خلف به معنای جانشین است. مثلا کسی که جانشین پدرش می‌شود، پدرش جزو گذشتگان است. در اینجا به پدر، سلف و به جانشینش، خلف می‌گویند. سلفی‌گری به این معناست که وهابیت می‌گوید سلف صالح یا گذشتگان ما هر چیزی که لازم بوده را از پیامبر(ص) پرسیده‌اند. هرچقدر آنها معرفت دینی داشتند، کافی است. ما باید مانند آنها زندگی کنیم، سؤالی نباید پرسید. قرآن هم بخوان و ثواب ببر. کتابخانه‌ها و آثار باستانی را از بین می‌برند. در وهابیت و سلفی‌گری واقعی حتی پست و تلگراف و تلفن هم ممنوع است.
* این در حالی است که گروه‌های تکفیری از تجهیزات مخابراتی و ماهواره‌ای استفاده می‌کنند.
اگر از علمای متعصب وهابی بپرسید، آنها پست و تلگراف و تلفن را هم حرام می‌دانند. در عربستان هم هنوز وهابیت کامل پیاده نشده است. حتی می‌گویند باید در بیابان چادر بزنیم. در درگیری‌ها هم از چوب و چماق استفاده کنیم. اگر وهابیت واقعی در جامعه اسلامی جا بیفتد و همه مسلمانان وهابی شوند، جهان اسلام بیش از یک هزاره به عقب خواهد رفت و دشمن به راحتی بر آنها غالب و آنها را نابود می‌کند. خوب که دقت کنیم، می‌بینیم این شاخصه وهابیت هم کاملا در راستای خدمت به دشمن اسلام یعنی استکبار است. لذا شاخصه‌های وهابیت به صورتی کاملا خط‌کشی شده در راستای منافع استکبار جهانی است.
* در سوال قبلی بیان شد که وهابیت ادعای سلفی گری دارند و به آن عمل نمی‌کنند. سوال این است که آیا اصلا وهابی‌ها سلفی هستند یا این هم دروغی دیگر از سوی این فرقه ضاله است؟
سلفیه گروهی هستند که در قرن چهارم زندگی می‌کردند. خود را حنبلی معرفی می‌کردند اما مورد مخالفت علمای حنبلی آن زمان قرار گرفتند. سلفی‌ها از این نظر که معتقد بودند ما به مذهب سلف صالح عمل می‌کنیم، با اشاعره مخالف بودند. با معتزله هم از این نظر که قائل به بحث‌های عقلانی بود و طریقه فلاسفه و منطق یونانی را می‌پذیرفت، اختلاف داشتند زیرا سلفیه معتقد بودند که عقائد اسلامی فقط از کتاب و سنت اخذ می‌شود. البته اینکه خودشان هم به این مسئله عمل می‌کنند یا خیر، بحث دیگری است.
برادران اهل سنت خیلی جاها اجتهاد در برابر نص را هم قبول دارند. اینجا می‌گویند اجتهاد نمی‌‌کنیم، در جای دیگر نه تنها اجتهاد می‌کنند، بلکه در جایی که روایت قطعی هم داریم، اجتهاد می‌کنند. پس نگاه سلفیه این است که فقط قرآن راه ماست، یا اجمالی یا  تفصیلی‌اش، چه در اعتقادات و چه در استدلالات.
نمی‌خواهم بگویم سلفیه درست است یا غلط. می‌خواهم بگویم سلفیه اصلا چیست تا بعد ببینیم وهابیت که مدعی سلفی بودن هستند، آیا واقعا سلفی هم هستند. سنی نبودنشان را قبلا ثابت کردیم. وهابیت سلفی هم نیستند زیرا عملکرد همین سلفیه، چیزی نیست که وهابیت انجام می‌دهد.
سلفیه توحید را اصل اول اسلام می‌دانند اما سایر امور را که حتی فرق مختلف اسلامی قبول دارند، مخالف توحید می‌دانند. مانند توسل به غیر خدا، زیارت روضه پیامبر(ص) و برپایی شعائر در اطراف آن و خواندن خدا روبروی ضریح پیامبر(ص) و اولیای الهی.
سلفیه این امور را مخالف توحید می‌دانند اما معتقد نیستند که بابت اینها باید کسی را کشت. در حالی که وهابیت می‌گوید هر کسی غیر من فکر می‌کند، باید کشته شود.
سلفیه در خصوص صفات ثبوتیه و سلبیه، اختلاف را در فکر و نظر افراد می‌دانند نه در حقیقت و اصل این امور. می‌گویند اصل صفات ثبوتیه و سلبیه سرجایش است، حالا افراد از این صفات چیزی می‌فهمند، این اختلاف نظر افراد است، خدا که کم و زیاد نمی‌شود، لذا نباید برای این اختلاف نظر، افراد را کافر دانست. بیان می‌کنند که این اختلافات موجب تکفیر دیگران نمی‌شود. برعکس وهابیت که هر کسی غیر از خودش  فکر کند را کافر می‌داند. پس وهابیت نه سنی است، نه شیعه و نه سلفی. اصلا مسلمان نیست. اما مدتی ادعا می‌کرد که سنی است از نوع سلفی.
سلفیه در خصوص شئون خدا، به آنچه در قرآن و سنت آمده، اعتقاد داشتند. در نتیجه محبت، غضب، سخط، فرود آمدن در میان مردم، رضا، ندا، کلام، استقرار بر عرش و خلاصه ظاهر آیات را قبول دارند و به تفسیر و تاویل قرآن قائل نیستند. اما اگر کسی این اعتقاد را نداشته باشد، حکم به قتل او نمی‌دهند. در صورتی که بربهاری ادعای سلفی بودن داشت و می‌گفت هر کسی غیر از من فکر می‌کند را بکشید. همچنین محمدبن عبدالوهاب یا وهابیت کنونی از یک طرف مدعی سلفی بودن هستند، از طرف دیگر مسلمین را کافر می‌دانند و می‌گویند باید آنها را کشت. در صورتی که سلفیه چنین فکری را نداشتند.
* درتحلیل انحرافات عقیدتی فرقه ضاله وهابیت چه وجوه دیگری قابل بررسی است؟
تاکنون وجوه عام اختلاف وهابیت با سایر فرق اسلامی را بیان کردیم. جا دارد لیستی از وجوه خاص این اختلافات را بیان کنیم که عبارتند از: توحید و انواع آن، زیارت قبور و حتی سفر برای زیارت، بزرگداشت قبور پاکان مانند قبر اصحاب کهف، حیات برزخی، توسل، شفاعت، درخواست شفاعت از شافعین راستین، مقامات بزرگان دین، تبرک به پیامبر و اهل بیت(ع)، بزرگداشت موالید اولیای الهی، نامگذاری فرزندان با پیشوند یا پسوند عبد و غلام، عمل نیک و اهدای پاداش آن، سوگند دادن خدا به حق بزرگان و برگزیدگان او، سوگند به غیر خدا خوردن، گریه بر فراق عزیزان. که البته زیرمجموعه 4 شاخص اصلی وهابیت است.
*نحوه عملکرد، تبلیغ و یا برخورد وهابیت به چه شکل است؟
وهابیت 2 تیپ سیستم عمل دارد. اگر بتوانند با اصطلاحات به ظاهر علمی و دینی عمل می‌‌کنند. به استناد آیاتی مانند «یدالله فوق ایدیهم» برای خدا جسمانیت قائلند. وهابیت به ظاهر اکتفا می‌کنند و تا جایی که می‌توانند با ظاهر جلو می‌روند. در این خصوص ذکر داستانی خالی از لطف نیست. مرحوم آیت‌الله سید محسن حکیم به بن‌باز، مفتی‌ وهابی و پدر همسر فهد گفته بود تو در قیامت کور و گمراه محشور می‌شوی و جایت در جهنم است. بن‌باز علتش را پرسیده بود. مرحوم حکیم گفته بود زیرا قرآن فرمود «وَمَن کَانَ فِی هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِی الآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِیلًا» (اسراء ـ 72) «کسی که در این جهان نابینا بوده است، در آخرت نیز نابینا و گمراه‌تر است» بن‌باز گفته بود نه اینجا منظور کوری ظاهر نیست بلکه کوری باطنی است. چند دقیقه‌ای صحبت کرده بود. مرحوم آیت‌الله حکیم گفته بود خب ما هم می‌گوییم که قرآن یک ظاهر و یک مفاهیمی دارد. چطور اینجا که به تو رسید، منظور ظاهر نیست، مفاهیمش است؟ آنجا که ما می‌گوییم قرآن مفاهیم دارد، می‌گویید نه خیر حق ندارید.
 عربستان یک عمر در نظر من و شما به عنوان افرادی بودند که حال جنگیدن ندارند و عملیات نظامی انجام نمی‌دهند، اما به محض اینکه شرایط مهیا شد، سوریه را با بدترین وضع ممکن به خاک و خون کشیدند. ما که قبلا می‌گفتیم آل‌سعود با کشت و کشتار و خاک و خون عربستان را تسخیر کردند، شاید برای کسی قابل تصور نبود. در حالی که متدی که در سوریه، عراق و افغانستان توسط گروه‌های تکفیری اجرا می‌شود، همان متدی است که سال‌ها قبل در عربستان اجرا شد و آل سعود وهابی عربستان را با این شیوه خشن تسخیر کرد.
پس اینها در وهله اول ظاهر سازی می‌کنند. حتی در این مسیر از ظاهر قرآن استفاده می‌کنند. اگر نشد، وارد تیپ دوم سیستم عملشان می‌شوند، مبنی بر اینکه می‌گویند هدف وسیله را توجیه می‌کند. مثلا وقتی قرار است که تکفیری‌ها سوریه را تسخیر کنند، اگر در این راه هزاران نفر را سر ببرند یا زنا کنند، اشکالی ندارد. مِن باب مثال یکی از مفتیان فتوای نکاح جهادی داده بود اما عده‌ای از تکفیری‌ها در برابر این حکم مقاومت کرده بودند. برای اینکه در آنها این باور را ایجاد کند که حلال است، جلوی جمع با نوه دختری خود اقدام به انجام اعمال شنیع کرده بود. یا مثلا می‌گویند اگر با ایجاد رعب و وحشت می‌توانی نظرت را جلو ببری، این کار را انجام بده. خلبان را در قفس می‌اندازند و آتش می‌زنند تا همه بترسند که با اینها نمی‌شود جنگید.
وهابیت در شیوه‌های استفاده از آیات قرآن، از تقطیع بسیار استفاده می‌کنند. قسمتی از قرآن را که به دردشان می‌خورد، استفاده می‌کنند. مثلا اگر آیه «ویل للمصلین» را به تنهایی مطرح کنیم و آیات بعدش را نیاوریم، مصداق تقطیع است زیرا منظور از این آیه نمازگزار ریاکار، کاهل نماز و خسیس است. مهم‌ترین سیستمی که وهابیت دارد، تقطیع است. بعد از آن، ترجمه یا توضیح گزینشی و این در حالی است که می‌دانیم هرکس قرآن را به رأی خود تفسیر کند، جایگاهش در آتش است. با این حال، وهابیت خودش هم عمل کردن به ظاهر قرآن را قبول ندارد. مثلا قرآن فرمود «فَلا یُسرِف فِی‌القَتلِ» اما تکفیری‌ها در سوریه مردم را می‌کشند. کاری ندارند که مردم جنگیده‌اند یا نه.
*در خصوص ماهیت علماء وهابیت توضیح بفرمایید.
بسیاری از علمای وهابیت کور مادرزاد هستند. خیلی اوقات علمایشان را از بین نابیناها انتخاب می‌کنند. وقتی فرد نابیناست، تصوری از رنگ‌ها و زیبایی و زشتی ندارد. این افراد عالم می‌شوند. همسران اینها هم عموما نفوذی هستند. این همسران چهره‌های مضحک و وحشتناک از عالمان وهابی درست می‌کنند. همچنانکه قبلا توضیح دادیم، غرب ابتدا از باب کسب آبرو، اسلام وهابیت را به عنوان اسلام معرفی می‌کند. سپس می‌گویند طبیعتا اسلام خروجی دارد و آن خروجی علماء اسلام هستند که اینگونه چهره‌های وحشتناک و هیولایی دارند. در حالی‌که کشیش‌های مسیحی منظم و خوش‌تیپ هستند. یعنی غرب چه آنجا که می‌خواهد کسب آبرو کند و چه آنجا که می‌خواهد اسلام‌هراسی کند، از اسلام وهابی مایه می‌گذارد و این خدماتی است که وهابیت به استکبار جهانی در جهت پیشبرد اهدافشان ارائه می‌کند.
این علماء خود فروخته از جهت دیگری هم در بحث اسلام‌هراسی با غرب همکاری می‌کنند. مثلا در سال 2003 از بن‌باز که در سال 1366 حکم واجب القتل بودن حاجیان ایرانی را صادر کرد و بعدها در گذشت، کتابی تحت عنوان گردش خورشید به دور زمین منتشر شد. وی در این کتاب می‌گوید همچنان که می‌دانیم تا به حال همه جا گفته‌اند خورشید طلوع کرد و کسی نمی‌گوید زمین طلوع کرد. از مسافرها و جهانگردها هم در سراسر دنیا پرسیدیم، می‌گویند خورشید طلوع کرد و هیچ‌کس نمی‌گوید زمین طلوع کرد. نتیجه می‌گیریم که زمین ثابت است و خورشید به دور زمین می‌گردد و طلوع و غروب می‌کند. بحث به اینجا ختم نمی‌شود و او نمی‌گوید هر کس غیراز این فکر کند دچار اشتباه نجومی شده بلکه می‌گوید هرکسی غیر از این فکر کند، کافر است.
خب می‌دانیم که وهابیت می‌گوید هرکسی کافر است، باید کشته شود. پس داستان اینطور می‌شود؛ خورشید به دور زمین می‌چرخد و هرکس غیر از این بگوید کافر است و باید کشته شود. پس هرکسی قائل به این باشد که زمین به دور خورشید می‌چرخد، باید کشته شود. آن‌وقت چه اتفاقی می‌افتد؟ غرب تا آنجایی که می‌خواهد برای خرافات خودش همراه بتراشد، به وهابی‌ها متمسک می‌شود و آنجا که می‌خواهد اسلام‌ هراسی کند، در اروپا این مطلب را پخش می‌کند. بعد به اروپایی‌ها می‌گوید گالیله شما 800 سال پیش چنین حرفی ‌زد و کلیسای متعصب می‌خواست او را اعدام کند و شما بعدا به این رسیدید که دین از سیاست جداست، این را بدانید که اگر اسلام حاکم شود یا همه باید قائل به این شوید که زمین ثابت است و خورشید به دورش می‌چرخد و یا اینکه بخاطر این واقعیت علمی باید کشته شوید. ببینید چه اسلام‌ هراسی دقیقی را دارند اجرا می‌کنند.
*گستره وهابیت در کشورهای اسلامی چگونه است؟
البته عربستان تنها کشوری است که رسما وهابیت در آن حاکم است. البته وهابیت در کل عربستان نیست. حتی وهابیت در عربستان اکثریت نیستند. بلکه با زور حاکم هستند. عربستان حدود 17 درصد شیعه دارد. وهابیت این کشور هم نباید بیش از این مقدار باشد. وهابیت در یمن، پاکستان، افغانستان، الجزایر، مراکش، مناطقی از چچن و مصر گسترش پیدا کرده است. خود اخوان المسلمین یک گروه از وهابیت است. در بحرین، کویت و اردن هم در حال توسعه هستند.
*نتیجه ترویج تفکر وهابی چه بوده است؟
نتیجه این نوع تفکر که هر کسی غیراز ما فکر کند، کافر است و قرآن می‌فرماید که با کافران بجنگید، می‌شود تشکیل گروه‌های تکفیری جهادی مانند القاعده، داعش، طالبان، النصره، بوکوحرام و امثالهم. به ظهور و بروز رسیدن این نوع گروه‌ها نخستین نتیجه این نوع تفکر است. البته در تفکر وهابی چند نوع گروه داریم. تبلیغی، تکفیری، تکفیری جهادی، سلفی و اخوانی. اینها تفکرات مختلفی دارند.
دومین نتیجه؛ استفاده جدی صهیونیست یهودی از صهیونیست‌های سنی است. همچنانکه صهیونیست با وجود آنکه از دل یهودیت درآمده اما دیگر یهودی نیست و صهیونیست است، وهابیت هم از دل سنی درآمد اما دیگر سنی نیست از این جهت می‌گوییم صهیونیسم یهودی و صهیونیسم سنی. در واقع وهابیت را با سنی کاری نیست. بهترین شاهد این مدعی تعداد بسیار زیاد کشته شدگان اهل سنت توسط وهابیت است.
سومین نتیجه؛ کمک جدی به بحث جدایی دین از سیاست است. غرب بطور جدی در حال پیگیری بحث جدایی دین از سیاست است. بعد می‌آید وهابیت را به عنوان اسلام اصیل ولی بسیار پر اشتباه جلوه می‌دهد. مانند اینکه می‌گوید زمین ثابت است و خورشید به دور آن می‌چرخد، که بگوید آنجا که ما به شما در مسیحیت گفتیم دین از سیاست جداست و نتیجه آن را دیدیم، در اسلام هم علت اینکه مسلمانان به جایی نمی‌رسند، این است که دین و سیاست را با هم مخلوط کردند و اتفاقا می‌خواهند با تغییر چهره دین به این مطلب برسند. شبیه قرون وسطی در واقع این یک جور تکفیر دینی است، اسلام را تکفیر دینی می‌کنند.
*در انتها لطفا چند کتاب درباره شناخت وهابیت و پاسخ به شبهات آن معرفی کنید.
«کشف الارتیاب» علامه سید محسن امین جبل عاملی، «آیین وهابیت» آیت‌الله جعفر سبحانی، «معالم المدرستین» علامه عسکری، «وهابیت بر سر دو راهی» آیت‌الله مکارم شیرازی، «مجموعه فی رحاب اهل بیت(ع)» محققین مجمع جهانی اهل بیت(ع)، «مع الدکتر ناصر غفاری»؛ «مجموعه کتاب‌های دکتر عصام العماد»، «رویکرد عقلانی بر باورهای وهابیت» نجم‌الدین طبسی، «سلفی گری و پاسخ به شبهات» علی اصغر رضوانی، کتاب دیگری هست از مجموعه کتاب‌های دکتر سید محمد تیجانی سماوی، مجموعه کتاب‌های دکتر صالح الوردانی مصری، «نرم افزار بیراهه» کاری مشترک از رادیو معارف و بعثه مقام معظم رهبری، «وهابیان و بررسی و تحقیق گونه‌ای درباره عقاید و تاریخ فرقه وهابیت» علی اصغر فقیهی، «وهابیت چه می‌گوید» سید محمد حسینی قزوینی، «طوبای هدایت پاسخ به شبهات وهابیت» احمد رضا آقادادی، «حق با کیست» ابوالفضل بهرامپور، و همچنین کتاب بسیار خوب و قوی به نام «پیشوایی نور در امامت و پاسخ به بحث‌های وهابیت» از استاد محمد رضا فریدونی که خار چشم وهابیت بود به طوری‌که سال گذشته که ایشان فوت کردند، شبکه کلمه که از شبکه‌های وهابیت است، مرگ ایشان را تبریک گفت.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 23

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>